بارادباراد، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 30 روز سن داره

پسمل قشنگ من و بابایی

سرما خوردگی(19 ماهگی)

جوجوییم سرماخورده.آب بینیش آویزونه و گلوش چرک داره.یکم بیقراری میکنه و تقریبا دیشب تا صبح 10 بار بیدار شد گریه کردو شیر خوردو خوابید.....امروز بردیمش دکتر و با دیدن دکتر مطبو گذاشت رو سرش و بازبون خودش شروع کرد به حرفهای عجیب غریب زدن. یه جورایی تقصیر خودته که مریض شدی آخه کلی با آب یخ آب بازی کردیو هیشکی حریفت نمیشد که به اب دست نزنی.         ...
25 تير 1393

آتلیه 19 ماهگی

جوجویی خان، برای تولد1 سالگی پارلا خانم رفتیم آتلیه بابایی تا پارلا کوچولو هم عکس بگیره منم از فرصت استفاده کردمو لابه لای عکسهای عشق فسقلی خاله سمیرا از شماهم چندتا عکس گرفتیم اما متاسفانه دیگه از عکس و دوربین و شایدم فلش خوشت نمیادو نشد یه دونه عکس درست ازت بگیریم همش گریه میکنی و میخوای فرار کنی .....متاسفانه از حاصل اون همه زحمت ما و هنر بابایی فقط چندتا عکس خوب دراومد...                     اینم عشق من پارلا خانم جذاب     ...
22 تير 1393

واکسن 18 ماهگی

مامانی قشنگم اخرین واکسنشم تو این ماه زدو در نهایت تعجب خداروشکر نه تب کرد نه پاش گرفت نه نق زد اینها چیزایی بود که دکتر گفته بودو مطمئن بود بارادم اینجوری میشه اما پسرم انقدر آقاست که عین تمام این 1 سالو نیم گذشته هیچ اذیتی برای ما نداشته امااااااااااااااااااااااااااااا داستان واکسن زدنش خیلی دردناکه ،متاسفانه پسرکم از عمو دکتر میترسه و به خاطر واکسنهایی که تا حالا زده یا معاینه ای که شده تا پاشو میذاره تو اتاق دکتر رنگ و روش میپره و تا میذاریمش روی تخت انقدر گریه های رقت آمیزی  میکنه که دل آدم براش کباب میشه این دفعه هم تا دکترو دید میخواست فرار کنه و با اینکه دکتر کلی نوازشش کرد موقع معاینه چیزایی زیر زبونو تند تند میگفت که شبیه فحش ...
21 تير 1393

خلاقیتهای 18 ماهگی

دوباره 1 ماه دیگه هم گذشتو وروجک من بزرگتر شد و بامزه تر........... اول ماه پسرکم اخرین واکسنشو زد(البته یکیشو عمو دکتر برای ماه بعد گذاشت تا خیلی درد نکشه اما بارادی مامان چون از مطب دکتر خاطره بد داره انقدر با ترس به دکتر نگاه میکرد که دلم براش کباب بودو تا خوابید روی تخت شروع کرد به گریه کردن انقدر گریه هاش شدید بود که هیچ جوری نمیشد ارومش کرد...دلم کلی برات سوخت،اما خوب این یه پروسه ای که برای همه بچه ها هست پسرم دیگه......) جوجم الان دیگه یه رقاص به تمام معنا شده که همرو به رقص میاره کافیه صدای موزیک بشنوه سریع همرو بلند میکنه و وادارشون میکنه به رقصیدن از آخرین شاهکاراش رقصوندن اقاجون بود که من تو این 30 سال و اندی که از خدا عمر ...
8 تير 1393
1